ب نسل هاي بعدي بگوييد:

نسل ما نه سر پيازبود نه ته پياز.

نسل ما خود پياز بود كه هر كي مارو ديد گريه كرد...

كي ميشه ياد بگيرم ديگه شبا به هواي كابوس ديدن از خواب بيدار نشم

كه بغلت كنم و از ته دل ببوسمت بعدش ببينم نيستي

داد بزنم صدات كنم با گريه

فك كنم خوابم بخندم

يهويي يادم بيفته خيلي وقته رفتي و نيستي...

هیسسسسس" .............

آهسته "خیانت" کن !

شاید قلبی که به خاطر "تو" می تپید ، بایستد ....

شاید صدای خنده های "تو" را از دفتر حافظه اش خط بزند ...

. فکر روزی را کرده ای که دلت بی هوا چشمانش را بخواهد ؟

فکرش را کرده ای که راس ساعت دلتنگی ، لبانت "بوسه های داغش" را بخواهد ؟

ای داد بیداد .............

به ارزان ترین بها فروختی، تپش هایی ، که "نامت" ضربانش بود

و "نگاهت" گرمابخش جانش !!!

دیدی چه کردی وقتی معشوقت بارها صدای خیانت "تو" را شنید و گوش هایش را بست ؟!....

ولی دیگر نه جانی مانده و نه طاقتی که خیانت "تو" را بر دوش بکشد ....

. آهای "خیانت کاااااااااااااااااار" !

"هیسسسسسس" ..............

آهسته خیانت کن لعنتی

حاجی واسه من ازباختن حرف نزن.....

من وقتی باختم..

که عشقم توبغلم واس عشقش گـــریه میکرد

سلامتـــــی عشقم که یه روزی بهم میگفت بدون تونمیتونم....

بابغض بهم میگفت بری میمیرم....

ولی روزی رسید که به من میگفت شما.....به جانمیارم................

سلامـــــــتی خودم که به پاش موندم..

میرفتم بیرون تاببینمش ولی ازدورکه میدمش انگارحالش خیلی خوب بود..

همونی که بهم میگفت واست میمیرم حالاواس کسی دیگه میمرد...

اشکام سرازیرمیشد ومیگفتم ..متاسفــــم.....

سلامــــــــتی عشقم که بهم میگفت وقتی میبینمت دلم میلرزه

حالاوقتی مارومیبینه روشوبرمیگردنه ومیگه حالم ازش بهم میخوره...

سلامتی خودم که بخاطرش دورهمه روخط کشیدم..

غافل ازاینکه خودم خط خورده عشقم بودم....

سلامــــتی عشقم که بهم خیانت کردولی فکرکردماگاویم نمیفهمیم....

سلامتی خودم که عشقموباعشقش میدیدم بغضم میترکیدومیگفتم.

هــــــی فلانــــــی کاش میتونستم به اندازه چندثانیه کوچیک جات باشم

خسته ام...

همه میگویند کوه کندی..

ولی کسی نمی داند...

دل کندم ازکسی که همه کسم بود..

انقدر بغض هایم را فرو دادم وخندیدم

که خـــــــــــــدا هم باورش شده است که چیزی نیست.....

ساقـــــی بیخیال مـــــن....

. سهمم رابریزروی زمین......

بگذار جاده ها مســـت کندد

شایدمسافرم رابرایم پس اوردند......

یه وقت هایی هست ادم بدجور دلش میگیره

هیچکس درکش نمیکنه

زمانیه که عشقت ولت کرده

وخیلی تنهاموندی یکیومیخوای

که باهاش درد ودل کنی و هیچکس رو جزعشقت پیدانمیکنی

اونجاس که حاضری عشقتو حتی ابجی صداکنی

تابتونی یه کلام باهاش حرف بزنی وخودتوخالی کنی

سلامـــــــــــــتـــــــــی همـــــــــه بی معرفــــــــتـــــــــا

خدایـــــــــــــــــــا عشق من میشی؟؟؟؟

عزیزدلم میشی؟؟؟؟

خستــــــــــــــــــه ام تنهــــــــــــــــام......

میخوام تنهاییمو توپر کنی.....

باهمه بزرگیـــــــــــت...

پامیذاری توقلبم...

اغوشت رو امشب به من قرض میدهی؟؟؟؟

میشه من بغض کنم وتوبگی...

مگه خدات نباشه که تواینجوری بغض کنی..

میشه من بگم خدایــــــــــــــا توبگی جون دلم....

خدایا خوب گوش بده که اخرین امیدم تویی نااامیدم نکنی

که به خداوندی خودت

گندمیزنم به همه چی

دلم که گرفته باشد

باصدای دست فروش دوره گرد

هم گریه میکنم

چه برسد به

مرورخاطرات باهم بودنمان

هی لعنتی......

اون طوریم که توفکرمیکنی نیست...

شایدعاشقت بودم یه روزی..

ولی ببین بدون تو زنده ام...

هم زندگی میکنم...

فقط گاهی دراین میان یادت.....

زهرمیکند به کامم زندگی را....

همـــــــــــین.....

 
بودنت را دوست دارم...

وقتی پنجه در کمرم حلقه میکنی

و به آغوشت سفت مرا می فشاری

و وادارم میکنی

که به هیچ کس فکر نکنم

جـــــــز تــــــو. ...

          




سرد شده ام ...

آنقـــــــــــــــدرکـــه از دهـــان

دنــــــــیا افتــــــــاده ام ...!!

تمام آرزوی من

ندیدن فرداست ....!

وقـتـی حـس میکـنم

جآیــی در ایــن کرِه ی  خآڪـی

تــــــــو نفس میکــشــی و مـن

از هــمآטּ نفـس هآیتـــ ... نفس میکشم !

تــــــو بــآش...

هـوآیتـــ ! بـویـتـ ! برآی زِنده ماندنم ڪـآفـــی است …

آدمی که می خواهد برود

میرود...

داد نمی زند که من دارم میروم...

آدمی که رفتنش را داد میزند

نمیخواهد برود...

داد میزند که نگذارند برود....

تنها نیستم!
نگران شب هایم نباش

 تنها نیستم،

بالشم،

هق هق گریه هایم،

قرص هایم،

دفتر کاهی نوشته هایم،

سردی دستانم